در دوره سبک فرزندپروری رایگان ثبت نام کن
به مجموعهای از روشها، تعاملات، آموزشها و رفتارهایی که والدین برای تربیت فرزندان خود استفاده میکنند فرزندپروری گفته میشود. در واقع فرزندپروری نحوه ارتباط بین کودک، پدر و مادر است که نتیجه آن تریبت و رشد فرزندان خواهد بود. برای اینکه در آینده فرزندان با سلامت روان و موفقتر داشته باشید انتخاب سبک فرزندپروری درست کمک زیادی به ما خواهد کرد.
چه ویژگی هایی سبک فرزندپروری شما را تعیین می کند؟
برای مشخص کردن سبک فرزندپروری ای که والدین برای تربیت فرزندان خود به کار می گیرند، باید سه ویژگی را در نظر گرفت. 1. پذیرش و روابط نزدیک، 2. میزان اعمال کنترل و 3. استقلال دادن. این سه ویژگی مشخص می کند که والدین چه نوع سبکی را در مقابل فرزندان خود اتخاذ کرده اند. به عبارت دیگر با کم یا زیاد شدن روابط والدین با فرزندان، کنترل والدین بر فرزندان و میزان استقلالی که والدین به فرزندان می دهند، سبک فرزندپروری والدین مشخص می شود. ترکیب این ویژگی ها با یکدیگر، سبک های مختلف فرزند پروری را به وجود می آورد که در ادامه به معرفی 4 سبک مهم از انواع سبک های فرزند پروری می پردازیم.
چرا باید به سبک فرزندپروری توجه کنیم؟
والدین به عنوان اولین مربیان کودک در رفتار آن ها نقش بسیار محوری داشته و هرگونه اهمال در آن عواقب وخیمی را می تواند به بار آورد. امروزه همه ما می دانیم که داشتن خانواده منسجم و روابط صمیمی با والدین می تواند بسیاری از مشکلات و آسیب های روانی اجتماعی را کاهش دهد.
با این حال باید بدانیم که برای هدایت فرزندان در راستای رشد اجتماعی تنها عشق و علاقه والدین حائز اهمیت نیست بلکه مقداری کنترل منطقی نیز باید وجود داشته باشد. چرا که هدف نهایی پرورش فرزندان خودگردانی آن ها در مسیر رشد اجتماعی است.
برخی از والدین فرزندان خود را به بهانه ها ی مختلف رها می کنند و گاها این نوع رفتار خود را با مهربان بودن و عشق ورزیدین به فرزندان توجیه می نمایند. برخی از والدین نیز مدام در حال کنترل فرزندانشان هستند و می خواهند از این طریق آن ها را توانمند بار بیاورند. این ها همگی باورهای فرزندپروری غلط هستند.
. سبک مقتدرانه
والدینی با سبک فرزندپروري مقتدرانه، با فرزندانشان صمیمی هستند. این والدین کودکان خود را در تصمیم گیري ها شرکت می دهند. گفتگو در این سبک، جایگاه ویژه ای دارد. کودکان حق اظهار نظر دارند و همه با دلیل و احترام با یکدیگر صحبت می کنند و مخالفت و موافقت خود را ابراز می کنند.
والدین مقتدر، انعطاف پذیرند و ضمن اعطای آزادی به فرزندان خود برای آنان مقررارت روشنی تعیین می کنند. در عین حال برای مقرارت وضع شده دلایلی ارائه می دهند و اغلب در مورد خواسته هایشان با فرزندان خود استدلال می کنند. در این سبک کنترل و محبت در تعادل و تعامل با یکدیگر قرار دارند.
تاثیر این سبک فرزند پروری بر کودکان:
کودکان در این سبک مسئولیت پذیر، مستقل، سازگار، منطقی، با اعتماد به نفس و با عزت نفس، بار می آیند و مهارت های اجتماعی را در سطح مطلوب دارا می باشند و در تحصیل و فراگیری علم، موفق و مشتاق هستند.
- سبک مستبدانه
والدینی با سبک فرزندپروری مستبدانه، بیشتر از طریق کنترل شدید و قوانین سفت و سخت، انضباط را در منزل حاکم می کنند و قوانین از طریق تهدید و یا مجازات به اجرا گذاشته می شود. آن ها خواستار اطاعت بي چون و چرای فرزندانشان هستند و به ندرت علت خواسته هاي خود را توضيح مي دهند. فرزندان حق اظهار نظر ندارند و والدین با آن ها مشورت نمی کنند. والدین بر فرزندان تحکم می کنند و فقط با زور و زورگویی حرف خود را پیش می برند. در این نوع سبک فرزندپروری تنبیه کردن جایگاه ویژه ای دارد.
تاثیر این سبک فرزند پروری بر کودکان:
کودکان دارای والدین مستبد به سرعت یاد می گیرند تا خود را با انتظارات والدین تنظیم کنند، به عبارت دیگر آنها ترس شدیدی دارند زیرا می دانند، اگر این رفتار را نداشته باشند، مجازات خواهند شد. این کودکان یاد گرفته اند، همیشه اطاعت کنند، بنابراین رفتار آن ها در مدرسه نسبتاً خوب است. آن ها وابسته، متکی، بدون اعتماد به نفس، بدون عزت نفس، خوددار و مضطرب بار می آیند. پذیرا و منفعل هستند. هیچ گونه کنجکاوی ای ندارند و دست به هیچ ابتکاری نمی زنند.
- سبک سهل گیرانه
والدینی با سبک فرزندپروري سهل گیرانه، علی رغم این که با فرزندانشان بسیار صمیمی هستند، ولی سهل گیر و بی توجه نیز می باشند. توقعات کمی دارند و به کودك اجازه می دهند، قبل از این که آمادگی داشته باشد، تصمیمات زیادي بگیرد.
در سبک سهل گیرانه هیچ قانونی وجود ندارد و والدین آزادی بیش از حد به فرزند خود می دهند. والدین هیچ کنترلی بر فرزند خود ندارد. فرزند هر تصمیمی بگیرد، عملی می کند. به عبارت دیگر فرزند به میل خود رفتار می کند. والدین هیچ مقاومتی در برابر خواسته های فرزندشان نمی کنند و تن به خواسته های او می دهند.
تاثیر این سبک فرزند پروری بر کودکان:
فرزندان در این سبک نافرمان، ناسازگار، سرکش، پرتوقع، خودخواه و خودرای و لجباز، بار می آیند. مسئولیت پذیر نیستند و اعتماد به نفس کاذب دارند. هیچ محدودیتی را قبول نمی کنند و لذا از قابلیت های اجتماعی کمی بهره مند هستند و رفتارهای خشن و پرخاشگرانه انجام می دهند.
- سبک فرزند پروری طرد کننده
در این سبک فرزندان و والدین ارتباط کمی با یکدیگر دارند و توجه بسیار کمی روی فرزندان می شود، والدین طرد کننده زمان بسیار اندکی را با فرزندان خود میگذرانند و نسبت به علایق و سلیقه های کودک هیچ اطلاعاتی ندارند. در این سبک تربیتی فرزندان به خوبی رشد نمی کنند و همراه با خلا هایی در زندگیشان مواجه هستند.
تاثیر این سبک فرزند پروری بر کودکان:
- روابط عاطفی ضعیف بین فرزندان و والدین
- کمبود محبت در فرزندان
- نداشتن روش تربیتی مشخص و ودرست برای فرزندان
- داشتن انتظارات محدود از فرزندان
راههایی برای بهبود سبک تربیتی
والدین برای اینکه بتوانند ارتباط بهتری با کودک داشته و تربیت مقتدرانهای داشته باشند، لازم است تا در این مورد آموزش ببینند. همچنین رعایت نکات زیر میتواند بسیار کمک کننده باشد:
- تا جایی که می توانید شنونده خوبی برای احساسات و نیازهای کودک باشید.
- کمتر از سرزنش و تنبیه و بیشتر از پاداش و تشویق استفاده کنید.
- در مورد قوانینی که میگذارید صریح باشید و دلایل آن را توضیح دهید.
- پیامدهای رفتاری که میگذارید را حتما اجرا کنید. اجرا نکردن آن باعث میشود کودک روی حرف شما حساب نکند.
- وقتهایی را برای تعامل مثبت و بازی با کودک اختصاص دهید.
- رفتارهایی مثل نگاه چشمی، لبخند، نوازش و در آغوش گرفتن کودک را بیشتر کنید.
- در بحثها کودک را شرکت دهید و از او بخواهید نظرات خود را بیان کند.
- در مورد مشکلات اول با کودک صحبت کنید و دلایل او را بپرسید.
گاه والدین نمیدانند کدام سبک تربیتی را برای فرزندان خود به کار ببرند. از طرفی تغییر سبک تربیتی با توجه به شرایط خاص هر کودک چالشهایی را به همراه دارد. در این زمینه مراجعه به مشاوره کودک جهت آموزش نحوه صحیح تربیت و حل مشکلات رفتاری و ارتباطی کودک شما میتواند راهگشا باشد.
تغییر روش برای فرزندپروری بهتر
اساساً، هنگامیکه نیازهای فیزیولوژیکی ما برآورده میشود (مثلاً هوا، غذا، آب، خواب)، آنگاه نیازهای روانشناختی ما، رفتارمان را برمیانگیزد. این نیازهای روانشناختی برای حس برقراری ارتباط (مثلاً ارتباط اجتماعی)، افزایش حس شایستگی (یعنی احساس تسلط) و خودمختاری (یعنی حس عاملیت ما) اساسی است. در حالی که ما این نیازها را برآورده میکنیم، تمایل داریم که خوشحال و شاد نیز باشیم.
والدین بیش از حد درگیر و کنترلکننده، رشد روانی کودکان و نیازشان به استقلال و کسب هویت را نقض میکنند. والدین هلیکوپتری به بچهها این پیام را میدهند که «من به این موضوع اعتماد ندارم که بدون من میتوانی تصمیمات خوبی بگیری». در والدین هلیکوپتری یک پایگاه ترس ضمنی وجود دارد که حتی وقتی بچهها به دستاوردهای قابلتوجهی میرسند نیز این موفقیتها برای والدین لزوماً از اعتبار کامل برخوردار نیستند.
فرزندپروری یک عمل متعادلکننده است. هیچ کتاب درسی وجود ندارد که دقیقاً به ما بگوید درهر مرحله از سفرمان بهعنوان والدین باید چهکاری انجام دهیم. ما میخواهیم بچههایمان با موفقیت و خوشبختی بزرگ شوند. فرزندپروری مقتدرانه موثرترین رویکرد برای کمک به فرزندان ما در رسیدن به این اهداف گسترده زندگی است.
این سبک با درگیر شدن در زندگی بچههای ما، از طریق تأمین عشق و محبت عاطفی، القای حس پذیرش، راهنمایی، مشخص کردن مرزها و تعیین محدودیت کامل میشود. ما باید نسبت به رشد آنها حساس باشیم تا با بزرگتر شدن آنها به تدریج عقبنشینی کنیم. این به کودک امکان میدهد تا با استفاده از آزادی که دارد، مسوولیت راههایی که انتخاب میکند را بپذیرد. همچنین نیاز ذاتی خود را برای خودمختاری برآورده کند.
ما باید پیامی ثابت ارسال کنیم که متوجه شوند عشق و پذیرش آنها منوط به دستیابیشان به اهداف خاصی نیست. به ویژه اگر آنها اهدافی باشند که ما برای آنها در نظر گرفتهایم (مانند یک رشته خاص دانشگاهی). ما نمیخواهیم زندگی آنها را به طور کامل مدیریت کنیم. اما در جنبههای خاصی از زندگیشان، شاید لازم باشد که بیشتر از نسلهای گذشته درگیر این موضوع شویم. ما فقط باید والدین «به اندازه کافی خوبی» باشیم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.