در گذشته به کسی باهوش گفته می شد که در ریاضیات قوی بود اما امروز هوش عبارتند از توانایی فرد برای اینکه بتواند با شرایط مختلف به سازگاری برسد.هوش توانایی درک روابط سطحی اشیا را ممکن می کند.
هوش عملا ارثی است. بهره هوشی هر فرد با کمی تفاوت و کمی بیشتر از بهره هوشی پدر و مادر می باشد. 85 درصد هوش ارثی است و می توان آن را با فعالیتهایی افزایش داد.
هوارد گاردنر روانشناس،نظریه پرداز و استاد دانشگاه هاروارد در سال 1943 به دنیا آمد و در سال 1983 یعنی در 40 سالگی در کتاب چارچوب های ذهنی، نظریه هوش های چندگانه را مطرح کرد. گاردنر معتقد بود که تغییرات بزرگ و خدمات ارزشمند تنها از طریق IQ یا همان هوش ریاضی و منطقی ایجاد نمی شود. بلکه به مجموعه ای از توامندی ها احتیاج داریم تا این تغییرات بزرگ را ایجاد کنیم. هوش مجموعه ای از قابلیت ها و توانمندی هاست.
مبنای اصلی این نظریه این است که هر فرد خود را منحصربفرد بداند و ارزشهای خود را بشناسد. هیچ کس بهتر از دیگران نیست و هیچ کس برتر از دیگران نیست.
از نظر گاردنر دانش آموزی که خیلی سریع جدول ضرب را یاد می گیرد الزاما باهوش تر از فردی که تلاش می کند تا جدول ضرب را یاد بگیرد نیست. دانش آموز دوم ممکن است در سایر انواع هوش ها قوی تر از دانش آموز اولی باشد و بنابراین ممکن است موضوعات مختلف آموزشی را از طریق رویکردهای متفاوت دیگر بهتر هم یاد بگیرد.
این نظریه تاکید می کند هر کلاس درس به جای برنامه آموزشی یکسان بر آموزش فردمحورو بر اساس برنامه درسی که در خور حال هر یک از دانش آموزان می باشد، تاکید داشته باشد.این مسئله باعث می شود که دانش آموزان در آن حوزه هایی که ضعیف هستند پیشرفت چشمگیری داشته باشند.
انواع هوش چندگانه:
- هوش منطقی ریاضی
هوش منطقی بیش از هر نوع هوش دیگری شناخته شده است.
این هوش به توانایی ذهنی ما در تفکر منطقی و حل مسئله برمیگردد.
افرادی که هوش ریاضی در آنها غالب است، عاشق تفکر، حل مسئله و رویارویی با شرایط و مسائل مختلف هستند.
مهارتهای آنها شامل موارد زیر است:
آنها در درک، حل مسائل پیچیده منطقی، استدلال، مهارتهای عددی و مفاهیم حسابی عملکرد خوبی دارند.
این افراد در هر مسئلهای به دنبال الگوها و الگوریتمها هستند و از تجزیه و تحلیل و آنالیز مسائل لذت میبرند.
به علاوه این افراد به شدت منطقی و واقع گرا هستند. آنها در هر مسئلهای به دنبال کشف نظم، قاعده، قانون و روابط علت و معلولی هستند.
نقاط قوت: قدرت حل مسئله و تجزیه و تحلیل
ویژگیهای هوش منطقی ریاضی
کنجکاو و پرسشگر
مهارت حل مسئله
علاقه مند به طبقه بندی و مرتب سازی
انتخابهای شغلی
دانشمند، مهندس، برنامهنویس کامپیوتر، پژوهشگر، حسابدار، ریاضیدان
هوش کلامی زبانی:
منظور از این هوش توانایی به کار بردن زبان گفتاری و نوشتاری به صورتی مؤثر برای بیان (اندیشه، احساس و …) خود است. کسانی که هوش کلامی-زبانی بالایی دارند بهخوبی میتوانند از کلمات، به هنگام نوشتن و حرف زدن، استفاده کنند. این افراد غالباً در نوشتن داستان، به خاطر سپردن اطلاعات و خواندن مهارت دارند.
مهارتهای آنها شامل موارد زیر میشود:
گوش دادن، حرف زدن، قصهگویی، توضیح دادن، تدریس، استفاده از طنز، درک قالب و معنی کلمهها، یادآوری اطلاعات، قانع کردن دیگران به پذیرفتن دیدگاه آنها، تحلیل کاربرد زبان
نقاط قوت: کلمات، زبان و نویسندگی
ویژگیهای هوش کلامی-زبانی
- مهارت در به یادآوردن اطلاعات نوشته یا گفتهشده
- لذت بردن از خواندن و نوشتن
- مهارت در مباحثه یا صحبتهای متقاعدکننده
- توانائی در توضیح دادن مسائل
- استفاده از شوخطبعی به هنگام بیان داستانها
انتخابهای شغلی
نویسنده، روزنامهنگار، وکیل، معلم، سیاستمدار، مترجم
هوش میان فردی:
توانایی درک نیتها، انگیزه و خواستههای دیگران است. این هوش به افراد امکان تعامل و کار کردن بهتر با دیگران را میدهد. کسانی که هوش برونفردی بالایی دارند در تعامل با دیگران و درک آنها قوی هستند. این افراد در سنجش هیجانات، انگیزهها، تمایلات و منظور کسانی که دوروبرشان هستند مهارت دارند.
مهارتهای آنها شامل موارد زیر میشود:
تشخیص نقاط ضعف و قوت خود، درک و بررسی خود، آگاهی از احساسات درونی، تمایلات و رؤیاها، ارزیابی الگوهای فکری خود، با خود استدلال و فکر کردن، درک نقش خود در روابط با دیگران
نقاط قوت: ارتباط برقرار کردن و درک دیگران
ویژگیهای هوش میانفردی
- مهارت در برقراری ارتباط کلامی
- مهارت در ارتباط غیرکلامی
- نگاه کردن به موقعیتها از زوایای مختلف
- ایجاد روابط مثبت با دیگران
- مهارت در فرونشاندن اختلافات در داخل گروهها
انتخابهای شغلی
روانشناس، فیلسوف، مشاور، فروشنده، سیاستمدار
هوش جسمی-حرکتی (اندامی-جنبشی)
این هوش قابلیت استفاده از بدن برای بیان (اندیشه، احساسات و …) است. افرادی که درجه بالایی از هوش جنبشی را دارا هستند، از ژست (حالت) بدن برای تسلط به مسائل استفاده میکنند. کسانی که هوش اندامی-جنبشی بالایی دارند در حرکتهای بدنی، انجام عملیات و کنترل فیزیکی قوی هستند. این افراد در هماهنگسازی چشم و دست مهارت دارند و افراد چالاک و تردستی هستند.
مهارتهای آنها شامل این موارد میشود:
رقص، هماهنگی بدنی، ورزش، استفاده از زبان بدن، صنایعدستی، هنرپیشگی، تقلید حرکات، استفاده از دستهایشان برای ساختن یا خلق کردن، ابراز احساسات از طریق بدن
نقاط قوت: تحرک فیزیکی، کنترل حرکات
ویژگیهای هوش جسمی-حرکتی
- مهارت در ورزش و رقص
- لذت بردن از ساختن چیزها با دست
- هماهنگی فیزیکی عالی
- به خاطر سپردن چیزها از طریق انجام دادن آنها، بهجای گوش کردن یا دیدن
انتخابهای شغلی
ورزشکار، معلم تربیتبدنی، رقصنده، هنرپیشه، آتشنشان، صنعتگر
هوش موسیقیایی (ریتمیک)
توانایی اجرا، ساخت و درک الگوهای موسیقی است که شامل درک تغییر لحن، ریتم و تن صداها است. کسانی که هوش موسیقیایی بالایی دارند در فکر کردن به الگوها، ریتمها و صداها قوی هستند. این افراد از موسیقی لذت میبرند و معمولاً در نواختن سازهای موسیقی و آهنگسازی مهارت دارند.
مهارتهای این افراد شامل موارد زیر میشود:
آواز خواندن، سوت زدن، نواختن آلات موسیقی، تشخیص الگوهای آهنگین، آهنگسازی، بهیادآوردن ملودیها، درک ساختار و ریتم موسیقی
نقاط قوت: ریتم و موسیقی
ویژگیهای هوش موسیقیایی
- لذت بردن از آوازخوانی و نواختن سازهای موسیقی
- تشخیص آسان الگوها و نتهای موسیقی
- توانایی به خاطر سپردن آهنگها و ملودیها
- درک عمیق از ساختار، ریتم و نتهای موسیقی
انتخابهای شغلی
موسیقیدان، آهنگساز، خواننده، معلم موسیقی، رهبر ارکستر
هوش دیداری-فضایی
استفاده و تفسیر تصاویر و الگوها و توان ایجاد یا چیدمان مجدد اشیاء بهصورت سهبعدی را هوش تصویری-فضایی مینامند. کسانی که هوش تصویری-فضایی بالایی دارند در تجسّم چیزها قوی هستند. این افراد معمولاً جهتیابی خوبی دارند و با نقشهها، نمودارها، عکسها و تصاویر ویدیویی مشکلی ندارند.
مهارتهای آنها شامل موارد زیر است:
ساختن پازل، خواندن، نوشتن، درک نمودارها و شکلها، حس جهت شناسی خوب، طراحی، نقاشی، ساختن استعارهها و تمثیلهای تصویری (احتمالاً از طریق هنرهای تجسمی)، دستکاری کردن تصاویر، ساختن، تعمیر کردن و طراحی وسایل عملی، تفسیر تصاویر دیداری.
نقاط قوت: قدرت تشخیص تصویری و فضایی
ویژگیهای هوش تصویری-فضایی
- لذت بردن از خواندن و نوشتن
- مهارت در درست کردن پازل
- مهارت در تفسیر عکس، گراف و نمودار
- لذت بردن از رسم، نقاشی و هنرهای تجسمی
- تشخیص راحت الگوها
انتخابهای شغلی
معمار، دریانورد، مجسمهساز، هنرمند تجسمی، مخترع، کاشف، طراح داخلی، مکانیک، مهندس
هوش درونفردی
قابلیت شناخت، تفسیر و درک احساسات و انگیزههای خود است. کسانی که هوش درونفردی بالایی دارند، آگاهی خوبی از وضعیت هیجانی، احساسات و انگیزههای خود دارند. این افراد از خودآزمایی، تخیل روزانه، کندوکاو کردن روابط خود با دیگران و برآورد توانائیهای فردی خود لذت میبرند.
مهارتهای آنها شامل موارد زیر میشود:
دیدن مسائل از نظرگاه دیگران (دیدگاه دوگانه)، گوش کردن، همدلی، درک خلق و احساسات دیگران، مشورت، همکاری با گروه، توجه به خلقوخو، انگیزهها و نیتهای مردم، رابطه برقرار کردن چه از طریق کلامی چه غیرکلامی، اعتمادسازی، حلوفصل آرام درگیریها، برقراری روابط مثبت با دیگر مردم
نقاط قوت: دروننگری و خودآزمایی
ویژگیهای هوش درونفردی
- مهارت در تحلیل نقاط قوت و ضعف خود
- لذت بردن از تجزیهوتحلیل نظریهها و ایدهها
- خودآگاهی زیاد
- داشتن درک روشن از ریشه انگیزهها و احساسات خود
انتخابهای شغلی
فیلسوف، نویسنده، نظریهپرداز، دانشمند، مشاور، تاجر
هوش طبیعتگرا
توانایی تشخیص و درک از ارتباط ما با طبیعت، هوش طبیعتگرا نامیده میشود. هوش طبیعتگرا آخرین نوع هوشی است که گاردنر در نظریه خود به هفت نوع قبلی افزوده و با مقاومت و مخالفت بیشتری نسبت به بقیه روبرو گردیده است. به گفته گاردنر، کسانی که دارای هوش طبیعتگرای بالایی هستند، سازگاری بیشتری با طبیعت دارند و معمولاً به پرورش، کشف محیط و یادگیری درباره موجودات علاقهمندند. این افراد بهسرعت از جزئیترین تغییرات در محیطشان آگاه میشوند.
نقاط قوت: یافتن الگوها و روابطی که با طبیعت وجود دارد
ویژگیهای هوش طبیعتگرا از هوش چندگانه گاردنر
- علاقهمند به موضوعاتی از قبیل گیاهشناسی، زیستشناسی و جانورشناسی
- مهارت در ردهبندی و فهرست بندی اطلاعات
- لذت بردن از باغبانی، کشف طبیعت، پیادهروی و چادر زدن در طبیعت
- بیعلاقگی به یادگیری موضوعات بیارتباط با طبیعت
انتخابهای شغلی
زیستشناس، ستارهشناس، حفاظت از محیطزیست، باغبان، مزرعهدار
هوش هستی گرا و هوش معنوی هوش هایی بودند که بعدها گاردنر آنها را به لیست هوش ها اضافه کرد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.